سلام
به همه عزیزان هیچی ندارم بگم ....
خوش اومدین
سلام
به همه عزیزان هیچی ندارم بگم ....
خوش اومدین
یک روز میرسد...
یک ملافه ی سفید پایان میدهد ...
به من ...
به شیطنت هایم...
به بازیگوشی هایم...
به خنده های بلندم...
روزی که همه بادیدن عکسم بغض میکنند و میگویند:
دیوانه؛دلمان برای مسخره بازی هایت تنگ شده...
چـــرآ نــگآه مـےکـُنــے ؟
تنــهــآ ندیده اے ؟
نخند به من...
من هَـمـ روزگـآرے
عزیزه دله کسی بودم...
میگویند...
خوش بحالت!
از وقتی که رفته حتی خم به ابرو نیاوردی...!
نمی دانند بعضی دردها
کمر خم میکنند؛ نه ابرو ...
گریه های اخره شب هایم
انگار کافی نبود...
این روزها به یاد صبح بخیر گفتن هایت
اول صبح ها هم گریه میکنم...
شنیدین؟میگن:
وقتی یه دختر بخاطر یه پسر اشک
میریزه؛ یعنی واقعا دوسش داره
.
.
.
اما ... وقتی یه پسر بخاطر یه دختر اشک بریزه؛
یعنی دیگه هیچ وقت نمیتونه کسیو
مثل اون دوست داشته باشه...
مثله من...
آﺩﻣــــــــــﺎﯼ ﺭﺍﺳـــــــﺘﮕﻮ...
ﺧﯿﻠﯽﺯﻭﺩ ﻭﺧﯿﻠــــﯽ ﺭﺍﺣﺖ ﻋﺎﺷـــــﻖ ﻣﯽﺷﻦ...
ﺧﯿﻠﯽ ﺭﺍﺣﺖ ﺍﺣﺴﺎﺳﺸﻮﻥ ﺭﻭ ﺑُﺮﻭﺯ ﻣﯿﺪﻥ...
ﺧﯿﻠﯽ ﺭﺍﺣﺖ ﺑﻬﺖ ﻣﯽﮔﻦ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺘـــــــﺖﺩﺍﺭﻥ...
ﺧﯿﻠﯽ ﺩﯾـــــ ﺮﺩﻝ ﻣﯽﮐﻨﻦ...
ﺧﯿﻠﯽ ﺩﯾــــــ ﺮﺗﻨــــــــﻬﺎﺕ ﻣﯽﺫﺍﺭﻥ...
ﺍﻣــــــــﺎ...
ﻭﻗﺘـــــﯽ ﺯﺧﻤــــــــﯽ ﺑﺸﻦ...
ساکت میشن...
ﭼﯿـــــــﺰﯼ ﻧﻤـــــــــی ﮔــــــــﻦ...
ﺧﯿﻠﯽ ﺭﺍﺣﺖ ﻣﯿﺮﻥ
ﻭ
ﺩﯾﮕﻪ ﻫﻢ ﺑﺮ ﻧﻤﯽﮔﺮﺩﻥ...
(ولـــــــــی تا ابــــــــــد میشکــــــــــنن)
حــــــســـ ــخـــوـبــــیـہ بـــہ خـــوבتــــ مــیـآے و مے بینے بـــہ کـــسے
کـــہ رهَـــآ تـــ کـــرבهـــ ، بـــב جـــوریے بهتـــ ظـلمـــکـــرבهــ ،
בیگـِــہ نـَــہ
نـــیازے בآرے و نـَــہ احســـاســـے ...
وَلـَــــے اوـטּ از بـــے تو بـــوבטּ مـــیمیـــره ..
تنــــــــهايے ،
تاواטּ همـﮧ نـﮧ هآيے است کـﮧ نگفتمـ تا בل کسے نشکنـב!
همـﮧ محبتهايے کـﮧ زياבے هـבر בاבم تا בلے رآ بـﮧ בست آورم !
همـﮧ בوستت בارم هاے آبکے کـﮧ جـבے گرفتم ...!!
همـﮧ ساבگے کـﮧ בر اين בنياے هزار چهره خرج کرבم !
تنـــــهايـے ...
تاواטּ همـﮧ خوش بينے هایے است کـﮧ بـﮧ בنيا و آבمهاے اين روزها בاشتم!
بلافاصله پس از مرگم...
مرابه خاک نسپارید؛
دوستانم عادت دارنــــد که،
دیـــــر بیاینـــــد.
میشه مثل یه قطره اشک بعضیا رو از چشمت بندازی
ولی هیچ وقت نمی تونی جلوی اشکی
رو بگیری که با خداحافظ
بعضی ها از چشمت جاری میشه...
از خواب پریدم
چشام پر اشک بود
بلند شدم و یه راست رفتم سمت کمد
...
تنها یادگاری از تو
عطرت بود که روی پیرهنم جا مونده بود
سر کشیدم بوی نبودنت رو
نگو: بار گران بودیم و رفتیم...
نگو: نامهربان بودیم و رفتیم
نگو....؛اینها دلیل محکمی نیست...
بگو با دیگران بودیم و رفتیم!!!!!!!!
همـچـون ساعـت شنی شــده ام
کــه نـفــس هـای آخـرش را مـیـز نـد
و الـتـمـاس مـیـکــنــد
یـکـی پـیـدا شـود و بـرش گــردانـد
مــن هــم …
نه …! !
لـطــفـا بـرم نـگــردانـیـد ! ! !
بــگـذاریــد تــمام شــوم
سالـهـاســت کــــه کـفـه تــرازویــــم
تــعادل نــــدارد !!!
.
.
.
دســــت خـــالـی!!
دل پــــــر...
به عاشقی گفتند ...!
سال دراز است گفت نه به اندازه شبی که یک دل شکسته بخوابد ... !
خداوندا!!!
به مردمت بگو:
دلم از آنان پر است،
هر طورمایلند"درکم"کنند...
وقتی بغض میکنم دلم میخواد
خدا از آسمون بیاد زمین اشکامو پاک کنه
دستمو بگیره و بگه :
بیا بریم اینجا اذیتت میکنن...!
سکوت که میکنم میگویی خــــداحافظ !
لطفا دیگر سکوت هایـــــــم را تفسیر نکن
اگر می توانستی معنی آن هـــــــا را بفهمی که،
کارمان بــــــه خداحافظی نمی کشید...
آن قاصدك كه برایت فوت كردم
جایی بین ما
سرش به هوا شد و
انگار به تو نرسید...
باید ببینمت !
چرا که روی نوار قلبی ام
پیوسته نام تو بود
و پزشک نیز بر آخرین نسخه ام . . .
تو را تجویز کرده است ! ! !
بیا ، تا دیر نشده ...